نظرات شخصی

اینا نظرات منه! شما هم می تونید نظرتون را بنویسید.

نظرات شخصی

اینا نظرات منه! شما هم می تونید نظرتون را بنویسید.

نکته عکس قبلی چی بود؟!

نکته عکسی که در پست قبلی گذاشته بودم اینه :


هر کسی با دیدنش، آنچه در قلبش داره را بروز میده.

نظرات 14 + ارسال نظر
Vomit for AN سه‌شنبه 30 تیر 1388 ساعت 10:11

ولی من هرچی در دلم بود بروز دادم و مجبور شدم برم دستشویی. اتفاقی نبود چون هر دفعه که این عکس رو میبنم این اتفاق پیش می آید.

جناب مسلمان واقعی، شما با این کامنت نشون دادی که توی قلبت «کثافت» داری. نگو من گفتم، خودت اعتراف کردی.

Vomit for AN سه‌شنبه 30 تیر 1388 ساعت 15:08

اگه کثافتای بدن شما میره تو قلبتون مشکل خودتونه من هرچی تو دلم( نه قلب) بود بروز دادم.

جناب مسلمان واقعی! چرا با وجود اسم مستعار بازم میترسی و یه اسم مستعار دیگه استفاده می کنی؟!

حافظ سه‌شنبه 30 تیر 1388 ساعت 17:48

این رفیقمون که اسمش مسلمون واقعی‌ هستش خیلی‌ باحاله.دادا از اصول دمکراسی اینه که همه حق حرف زدن دارن.چه با اطلاعات کم چه زیاد.لطفا یا اسمتنو تصحیح کنین یا اینقدر متعصبانه نظر ندین.بحث باید منطقی‌،مستدل و منصفانه باشه.

مسلمان واقعی سه‌شنبه 30 تیر 1388 ساعت 19:19

می خواستم ببینم ... کیه؟ که فهمیدم. اصلا هم نترسیدم ولی برای اون مطلبی که تو نوشتی نباید انتظار اسم بهتری داشته باشی. کاملا هم واضح بود که خودمم چون هیچکس دیگه نمیتونه مثل من بنویسه. هوش و استعداد هم نمیخواست که بفهمی واسه همین از اون اسم استفاده کردم که انصافا کاملا به جا بود.
آخه تو قسمت پاسخ یه چیزی بنویس که ربط داشته باشه.
یه چیز دیگه هم هستا. من نمیترسم ولی اگر بترسم هم حق دارم چون ادمای سفاکی وجود دارن طرف شما که اگه آدمو بشناسن بدون اینکه کسی بفهمه سرشو زیر آب میکنن. ولی از اونجاییکه خورشید پشت ابر نمیمونه حقایق به زودی آشکار میشه.
فرق دل و قلب رو که تشخیص نمیدی همونطور که فرق ولایت فقیه و ولی فقیه رو تشخیص نمیدی. اصلا برا چی زندگی میکنی تو که این چیزای ساده رو تشخیص نمیدی. میدونم که سوالای منو جواب نمیدی همونطور که قبلی ها رو جواب نمیدی. مطمئنم. فقط تهمت بلدی که معلومه از کی یاد گرفتی دیگه. ولی اصلا مهم نیست جواب نده. ... به امید روزی که وبلاگت بترکه.

چشم دیدن یه وبلاگ هم نداری؟! این همه وبلاگ هست. برو وبلاگ هایی که دوست داری بخون.
شما که فرق ولایت فقیه و ولی فقیه را تشخیص میدی، حتما فرق بین «خلق و خلقت» و «فطر و فطرت» را هم تشخیص میدی؟ بگو منم یاد بگیرم.

حافظ پنج‌شنبه 1 مرداد 1388 ساعت 07:52

خبرو خوندی که آکادمی علوم آمریکا عضویت زاهدی رو تکذیب کرده؟میدونی‌ اینا کی میخوان دست از خالی‌ بستن بر دارن؟

ببین! من از احمدی نژاد حمایت کردم. نگفتم که خودش و اطرافیانش معصوم هستن. در مورد این خبر هم هیچ اطلاعی نداشتم.
ضمنا به آمریکایی ها و انگایسی ها هم اعتماد ندارم.

امیر پنج‌شنبه 1 مرداد 1388 ساعت 11:45

اخرین اخبار تقلب سبز منتشر شد


http://taghallobesabz.blogfa.com


هفت رنگ نفاق انتشار یافت

http://www.mohsen-va-doostan.blogfa.com


هفت سوال بر پیکر سبز بی جواب ماند

http://tanaghoz88.blogfa.com

جوابیه به شجریان در موضوع خس وخاشاک

http://mobarezh.blogfa.com

همه پرسی پرسی 1500 تومان!!!

http://kachib.blogfa.com

جرات داری بزن

http://hejdahomintavalod.blogfa.com

حافظ پنج‌شنبه 1 مرداد 1388 ساعت 17:30

من فکر کردم دنبال حقیقت میگردی،خواستم کمکی‌ کرده باشم بفهمی کی‌ واقعا داره دروغ میگه،موسوی متهم به دروغ گویی هستش اما اثبات نشده حرفاش دروغه،هاشمی‌ متهم به فساد اما اثبات نشده که واقعا فسادی کرده. دکتر و اطرافیاش متهم به دروغگویی هستن و این اثبات شده در چندین مورد که دروغ میگن،خودش،ماجرای کردان،ماجرای معاون پارلمانیش،ماجرای زاهدی و الانم معاون اولی‌ مشأیی. درضمن شما که اینقدر از آمریکا و انگلیس بدتون میاد به دکتر و دارو دستش بگین خوب! بگین این همه سعی‌ در چسبوندن و منتصب کردن خودشون به این کشورا نداشته باشن.اینجوری کمترم مجبور میشن دروغ بگن.با این حرفت برام مسجل شد ادعا میکنی‌ دنبال حقیقتی.تو هم حالا بهر دلیل متعصبانه داری فقط از کسی‌ که فک میکنی‌ خوبه حمایت میکنی‌.امیدوارم یه روز پشیمون نشی‌.

قضاوت هم بلدی؟! در مورد هاشمی و موسوی چشماتو بستی یا دوست نداری چیزی در موردشون اثبات بشه؟ شاید هم اثبات شده اما شما قبول نداری.
البته باید بگم واقعا دنبال حقیقت می گردم و تعصبم روی حق هست نه احمدی نژاد. اینکه به احمدی نژاد رای دادم دلیل نمیشه که بگم معصوم هست! و همچنین اتهاماتی که بهش زده میشه را هم پی گیری می کنم ببینم چی میشه آخرش. سیاست خیلی پیچیده است و زود قضاوت نمی کنم مثل شما. شاید در مورد احمدی نژاد اشتباه کرده باشم (که نکردم) ولی در مورد هاشمی و موسوی مطمئنم که اشتباه نکردم.

حافظ پنج‌شنبه 1 مرداد 1388 ساعت 22:06

موسوی آدم صادقیه از نظر من، اقلاً تو زمینهٔ که تو ازش اشکال میکنی‌ من دروغ ازش ندیدم،قبلنم گفتم نظرش در مورد رهبر چیه،من با گذشتش مشکل دارم که اونم در موردش سکوت کرده! پس این از اون. رفسنجانی‌ هم که همین بس که رهبری اومد و تو نماز جمعه گفت اگرم چیزی هست باید اثبات شه و تا اثبات نشده نباید در موردش چیزی گفت. تو حتی به حرفای رهبرتم شک داری؟ اول بشین حساب خودتو با خودت صاف کن.بعد از حرفای رهبری تو نماز جمعه فکر نمیکردم بخوای در مورد رفسنجانی‌ دوباره اینجوری حرف بزنی‌. در مورد قضاوت هم باید بگم این ادم،دکتر! دروغ گو هستش.آسمون بری زمین بیای‌ همه دروغاشو شنیدن نمیتونی‌ کتمان کنی‌.

مسلمان واقعی جمعه 2 مرداد 1388 ساعت 00:26

ببین من قبول دارم همه ی اینا متهم هستند . نه من و هیچکس دیگه ای نمیتونه اتهاماتشون رو رد یا اثبات کنه. منم دنبال حق هستم و تعصب دارم رو حق ولی میدونم که نه طرف موسوی و هاشمیه و نه طرف احمدی نژاد و خامنه ای حقه و هر دو یه یک اندازه از حق دور هستند و سعی هم در نزدیک شدن به حق ندارن منتها روشهاشون فرق میکنه برا همینه که هر دو طرف طرفدارهای متعصب دارند چون برای سلیقه های متفاوت درست شدند( دقت کن که اینا رو یه کسی درست کرده)
اما اینکه من دنبال حق هستم و تو هم دنبال حقی ولی چرا اینقدر با هم تفاوت نظر داریم؟
بذار بهت بگم. تو گفتی که به احمدی نژاد رای دادی و این این دلیل نمیشه که بگی معصومه ولی خوب چرا پس بهش رای دادی؟ من فقط کسی رو به عنوان پیشوا قبول دارم که معصوم باشه ولی تو اینطور نیستی با این طرز تفکر تو اگه تو یه کشور دیگه بودی مثل آمریکا هم میرفتی رای میدادی و میگفتی من که نمیگم معصومه. ولی با طرز تفکر من فقط معصوم حق ولایت داره و یا کسی که به طور مستقیم از طرف اون انتخاب میشه تازه در پیروی از نماینده معصوم محدودیت وجود دارد و مثل خود معصوم نیست (‌البته الان که نماینده معصوم نداریم و خود معصوم هم غایب هستند)
با اینکه معصوم غایب هستند ولی نمیشه بگیم که ما ولی نداریم."ولی" داریم و همان معصوم هست و چون بهش دسترشی نداریم گفته میشه که دوران غیبت کبری سخت ترین دوران برای دینداریه.
پس نتیجه میگیریم فقط معصوم حق است ولی شما میگی تعصبم رو حق است ولی به احمدی نژاد رای دادی یعنی احمدی نژاد طرف حقه ( یه جورایی مثل شرک میمونه). در حالیکه کاملا واضحه که نه احمدی نژاد و نه موسوی بر حق نیستن.
این سوال پیش میاد خوب پس بالاخره کی رییس مردم باشه. از کجا بیاد؟ جوابش اینه که در دین که باید از مراجع( مرجع اعلم) پیروی کنیم. البته من معتقدم که ادم باید خودش به درجه ای برسه که خودش برای خودش کفایت کنه ولی در مباحثی از علما کمک بگیره.
در زمان پیامبر هیچ وقت رای گیری نبود و مجلس نداشتیم. پیامبر شاید مشورت میکرد ولی تصمیم نهایی رو خودش میگرفت. اصلا اسلام با دموکراسی قابل جمع نیست و این اشتباهی بود که اول انقلاب صورت گرفت چون مردم پسند بود و اسلامی هم بود البته خیلی خوب بود ردش نمیکنم ولی رهبریش باید با یه کسی مثل خود امام می بود. اگر امام خمینی میگفت اسلامی مطلقه خیلیا از دورش میرفتن کنار ولی در زمان غیبت باید دین رو از سیاست جدا کرد. اگر می بینیم پیامبر یه جور دیگه رفتار میکرد چون معصوم بود. البته بگما بهترین گزینه بعد از اونی که گفتم در زمان غیبت همین جمهوریه اسلامیه ولی چه کنم که در رتبه دومه.

خیلی پخش و پلا شد باید چند بار خونده بشه تا نکاتش درک بشه.( باور کن)

مسلمان واقعی یکشنبه 4 مرداد 1388 ساعت 20:22

اینو ببین.

http://www.iust.ac.ir/book_treasure.php?mod=viewbook&book_id=13534&slc_lang=fa&sid=7

اگر از اخبار خبر نداری باید بگم که مدتی پیش در روزنامه ها این خبر چاپ شد که آقایان مظلوم و محرابیان (وزیر صنایع) طرح اتاق امن یه بنده خدایی رو به اسم خودشون ثبت کردن و دادگاه این دو نفر رو محکوم کرده و جرمشون اثبات شده(‌حالا چطوری وزیر هنوز بماند). در ضمن در این خبر اومده بود که اون بنده خدا طرحشو چند جا ارائه داده بوده ولی ازش استقبال نشده بود یکی از اون جاها شهرداری بوده.

کاشف به عمل اومد که این طرح رو سه نفر به ثبت رسوندن که نفر سوم آقای احمدی نژاد هستن.
آخه دروغ گفت ما میگیم مدرکی بر دروغش نداریم ولی این که دیگه دزدیه و دادگاه هم محکومش کرده ولی آقا هنوز رییس جمهورن. چقدر باید آدم چشمشو ببنده تا اینا رو نبینه.
اینجا باید به یکی شک کرد. یا قوه قضاییه یا رهبر که حتی متوجه نمیشن همچین آدمی نمیتونه و نباید رییس جمهور و وزیر باشه. حداقل مجازاتشون حبسه که خبری ازش نیست. حالا عیب از کجاس؟ این دیگه اثبات شده اس. میخوان آبدارچی هم استخدام کنن ازش عدم سو پیشینه میخوان ولی مملکت رو میخوان بدن دست یکی اصلا به این چیزا اهمیت نمیدن.!!!!!
البته امکان نداره نظرتو عوض کنی چون چشماتو خوب بستی.

نفر سوم احمدی نژاده؟! واقعا اینو از کجا گفتی؟!
برام عجیبه که چرا شما فقط ایرادات دولت فعلی را می بینید. عالیجنابان موسوی و هاشمی و خاتمی از این چیزا نداشتند؟ حداقلش اینه که الان خفقان کمتر از زمان این سه عالیجناب شده و می توان یه کمی انتقاد کرد. دهه 60 و 70 که انتقاد هم نمیشد کرد.

مسلمان واقعی یکشنبه 4 مرداد 1388 ساعت 22:42

چند نکته:

اولا اون لینک رو نگاه بکن تا بفهمی از کجا گفتم اگر هم باور نکردی برو کتابشو پیدا کن ببین اسم کی به عنوان مولف اومده.من با دلیل حرف میزنم ولی تو دلیل من رو نمیبینی و میگی از کجا گفتی.
گربه که برای رضای خدا موش نمیگیره.

ثانیا من به موسوی و خاتمی چی کار داشتم. اصلا مگه من از اونا حرف زدم که تو راجع به اونا میگی. موضعم رو در برابر اونها قبلا گفتم.

ثالثا راجع به اینکه خفقان کم شده یا زیاد شده نظر دارم خیلی زیاد ولی یه خرده اشو میگم:
وقتی مردم از حکومت ناراضی باشن صداشون در میاد و انتقاد میکنن و اینکه خفقان باشه جلوشونو نمیگیره. همونطوری که الان هم میبینیم خیلی ها اعتراض میکنند ولی زندانی میشن و جسدشون رو به خانوادشون تحویل میدن( نمونه اش هم که محسن روح الامینیه. حتما خبر داری و اگه نداری برو راجع بهش بخون.) این یعنی اینکه هر کسی اعتراض کنه یه بلایی سرش میاد پس نمیشه بگی خفقان کم شده.
در زمان موسوی و خاتمی که میخوام سر به تنشون نباشه (و با عمر محشور بشن) هم معترض بوده ولی چون تعدادشون کم بوده به نظر میاد که خفقان بوده در حالیکه اینطور نبوده. اونها تعداد کمتری ادم رو تحریک میکردن و برا همین معترضین کمتر بودن ولی احمدی نژاد شاید طرفدار بیشتر داشته(شاید!!) باشه ولی همه مخالفینش رو تحریک کرده و از آستانه تحملشون گذشته پس طبیعتا تعداد بیشتری اعتراض میکنن و دستگیر و کشته میشن( بدون اینکه دادگاه برن!! حتی)
در اون زمان انتقاد میشد کرد و بعضی ها کردن و یه بلایی سرشون اومد(مثل حالا بوده دیگه. همشون سرو ته یه کرباسن) ولی تعدادشون کم بود، چون ادمای کمتری بودن که به اینجاشون رسیده باشه و این یعنی سیاست که هاشمی و خاتمی داشتن ( موسوی در حد اینا نداره ولی ...) ولی احمدی نژاد سیاست نداشت و نشون داد که رجل سیاسی نیست.
البته نظر زیاد دارم. فعلا همینقدر کفایت میکنه.

رابعا
اینکه خفقان کم شده رو تو از کجا گفتی؟ از بانک مرکزی که نگفتی؟ همچین معیاری نداریم.
باید مثل من توضیح بدی. اینکه بگی میشه انتقاد کرد دلیل بر کم شدن خفقان نیست، تعداد منتقدین زیاد شده چون افرادی که به اینجاشون رسیده زیاد شده.مثلا اگه یه جامعه ای منتقد نداشته باشه باید بگیم چه خفقانیه تو این جامعه؟ نه. اینقدر خوبه که منتقد نداره.
{اینطوری ببین: تعداد منتقدین رابطه مستقیم داره با بدعمل کردن} پس ...
{اینطوری نبین: تعداد منتقدین رابطه عکس داره با مقدار خفقان} توضیحشو دادم تو "ثالثا" که اینطور نیست.
باید راجع به این موضوع کتاب بدم مثل اینکه ها.!!!!
تازه من نخواستم اثبات کنم که خفقان زیاد شده ولی یه چندتا دلیل اوردم که تو همینطوری یه چیزی نگی و بعدش فکر کنی من قبول میکنم.

میخوام راجع به اون مطلب سربازیت هم کامنت بدم ولی فعلا وقت ندارم. منتظر باش.

حافظ یکشنبه 4 مرداد 1388 ساعت 22:57

جوک سال:حداقلش اینه که الان خفقان کمتر از زمان این سه عالیجناب شده و می توان یه کمی انتقاد کرد. دهه 60 و 70 که انتقاد هم نمیشد کرد. خیلی‌ باحال اومدی کلی‌ خنده شد.

منظورت اینه که اشتباه گفتم؟! شاید شما یادت نیاد ولی من دهه 70 را خوب یادم میاد. اوایل دهه 70 دبیرستانی بودم.

حافظ دوشنبه 5 مرداد 1388 ساعت 02:11

زمان میرحسین رو نمیدونم،قرآن میگه چیزی که بهش علم نداری سکوت کن در موردش، رفسنجانیو قبول دارم دوران بدی داشتیم اما دوران گذار بود.ویژگی دوران گذار همینه.در مورد آقای خاتمی همین بس که من که یه شاگرد دبیرستانی‌ بودم تو دبیرستانم نشریه میزدم و مسخره می‌کردم کاراشو.مخصوصا اون موقع که سوت و کف تازه باب شده بود.نمیدونم چطوری میگی‌ دوران خفقان بود.راستی‌ زندانا میگن پره الان برای اینکه خالیش کنن دارن جنازه میدن بیرون.شنیدی مرده میبرن کوچه به کوچه؟

شش دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 08:02

کسی که به شما وعده آبادی و آبادانی داد دروغ می گوید.
نمی دونم اینو کجا خوندم و شنیدم ولی وقتی که فکر کردم دیدم همچین هم اشتباه نیست.کاری به شخص خاصی ندارم که بخواید تو پاسخ این مطلب تیکه و ناسزا بارم کنید.هر کسی می خواد باشه باشه.
انتقاد و آزادی پس از انتقاد.
تا یکی حرف بزنه می پرند بهش.
عرضم خلاصه گفتم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد