نظرات شخصی

اینا نظرات منه! شما هم می تونید نظرتون را بنویسید.

نظرات شخصی

اینا نظرات منه! شما هم می تونید نظرتون را بنویسید.

سیل و حماقت

روز اول عید بود که من در قم بودم و مشغول دید و بازدید های نوروزی. همون شب داشتیم با اتومبیل از توی رودخونه عبور می کردیم و قطرات اندک باران شیشه های ماشین را تر می کرد. تعداد زیاد چادر هایی که در رودخونه نصب شده بود من را به این فکر انداخت که فرهنگ جدیدی از مسافرت در کشور ما شکل گرفته است. اما ناگهان نگرانی عجیبی در دلم افتاد:

اگر باران شدید شود، آنوقت چه خواهد شد؟ یاد ماجرایی افتادم که یه عده دانشجوی کوهنورد شب که توی کیسه خواب خوابیده بودند، ناگهان سیل اومده و قبل از اینکه فرصت کنند از توی کیسه خواب بیان بیرون، قربانی سیل شده اند. همین یک ماجرا برای من کافی بود که طرح اسکان مسافران در رودخانه شهر قم که محل عبور سیلاب های فصلی هست را احمقانه بدانم.


لازم به ذکر است که رودخانه قم بسیار عریض و خشک می باشد و فقط به اندازه یک جوی، آب از وسط آن عبور می کند و در مواقعی که بارندگی هست، کمی آب آن بیشتر می شود. البته حدود سی سال پیش سیلی ناگهانی و شدید مانند همین سیل اخیر اتفاق افتاده بوده. اگر رودخونه را دیده باشید متوجه می شوید که این پهنای زیاد بی دلیل نبوده!


درحالی که خبرگزاری های دولتی تلفات را 6 نفر اعلام کرده اند، ولی شاهدان عینی تا 20 نفر هم اعلام کرده اند. کسانی که توی اتومبیل بودند و شیشه ها را کشیده بودند بالا ملتمسانه درخواست کمک می کردند و اتومبیل داشت توی سیل قل قل می خورد. خدا رحمتشون کنه.


نمی دونم شهردار قم اعدام میشه یا به حبس ابد محکوم میشه. نمی دونم شاید هم برکنار بشه و بعد از مدتی بشه شهردار یه شهر بخت برگشته دیگه. والله بالله عبرت گرفتن چیز خوبیه.


این لینک را هم ببینید بد نیست.




نظرات 3 + ارسال نظر
حامد جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 15:03

موافقم

علیرضا جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 15:26 http://nasimha.blogfa.com

دایی من هم که کارش اینه و رئیس یه شرکت پیمانکاری امور آّبه می گفت من بهشون گفتم این کار احمقانه اس. چون سیل دوره بازگشت داره.
آقا احسان مشکل ما اینه که چیزی به اسم "پاسخگویی" در مسئولین وجود نداره. اگه یه نفر 10 هزار تومن بدزده پدرش رو در میارن ولی اگه یه مدیری با سوءمدیریت هزاران میلیارد رو هدر بده هیچ کس بهش نمیگه بالای چشت ابروئه. و مهمتر از اون اگه با بی عرضگیش جان اینهمه انسان رو بگیره بازم هیچ اتفاق خاصی نمی افته.
برای اینکه نمی خوام بحث سیاسی شه، از ادامه بحث صرفنظر می کنم. فتأمّل...

من وقتی خبر را شنیدم خیلی ناراحت و عصبانی شدم. کارد میزدی خونم در نمی اومد. از این می سوزم که من پیش بینی چنین سیلی را می کردم و فکر می کردم که شهرداری و پلیس و ستاد بحران و ... بیشتر از من و امثال من به فکر هستند ولی باز هم ثابت شد که ...

نمی دانم کار آنها احمقانه بود یا کار ما که چشممان را روی اینگونه مسائل می بندیم و فقط به یک پست توی وبلاگ اکتفا می کنیم.

محمد درویش سه‌شنبه 18 فروردین 1388 ساعت 09:31 http://darvish.info

هموطن عزیز، جناب احسان گرامی: ممنون که شما نیز به این موضوع مهم پرداختید و در جهت انتشار بیشتر عواقب این نابخردی همت می گمارید. امیدوارم که تکرار این حواث تلخ به عادت ما بدل نشده و بی تفاوتمان نسازد. درود بر شما.

دوست گرامی جناب محمد درویش. ما هر چه می کشیم از بی تفاوتیمان نسبت به مسائل مهم است. جسارت نباشد، گویی یک مرضی است که به جان ایرانی ها افتاده. خدا عاقبتمان را به خیر کند.

در ضمن سایت تان را دیدم. فکر می کنم انسانی بسیار با حوصله هستید. موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد