نگفتند : "برو! ازت خوشمون نمی آد، خیلی حرف میزنی،..."؛ در عوض یه قراردادی گذاشتن جلوم که خودم بگم "شرمنده، نمی تونم در خدمتتون باشم!". واقعا چه ترفند هوشمندانه ای!
برگرفته از خاطرات من در کسوت کارمند سازمان دارالقرآن الکریم